معلوم شد این روشنفکری ایران است که ظرفیت ندارد. ما بعد از عید همهاش با این تهدید روبرو بودیم که وقتی فیلم شروع بشود، کیهان شدیداً فیلم را میزند، این اتفاق نیفتاد... معلوم شد این داستان افسانه است که کیهان موضع ایدئولوژیک دارد. اتفاقاً موضع ایدئولوژیک را گروهی که به روشنفکر معروف هستند، در مورد فیلم عروس نشان دادند. بهمحض اینکه نقد موافق کیهان منتشر شد، دیگر ما هیچ نقدی از جانب فضای روشنفکری و از فضای سینمایی و... نداشتیم. فضا به طور کلی برگشت.
شما در اکران عمومی عروس اصلاً نمیتوانید یک نقد موافق پیدا بکنید در فضای روشنفکری که بر روزنامهها و مجلات و... مسلط بود. اگر یک پرونده درست کنید که در آن مجموع نقدهای مربوط به فیلم عروس در زمان جشنواره را یک جا جمع کرده باشید و مجموعه نقدهای اکران عمومی را جای دیگر جمع کرده باشید، وقتی این دو کتابچه را ورق بزنید، انگار دارند راجع به دو تا فیلم صحبت میکنند، چون در کتابچهی اول که مربوط به روزهای جشنواره است، هیچ نقد مخالفی وجود ندارد و در کتابچه دوم هیچ نقد موافقی وجود ندارد.
میخواهم یک صفجه درست کنم و بعد هم اسمش را فضای مزاجی بگذارم و یک جمله هم زیر آن بنویسم که فضای مزاجی یعنی جایی که شما از روی بخار معده هرچه که دلت میخواهد میگویی و هرچه که به دهانت میآید میگویی و دنبال این نیستی که با عقل جور در میآید یا نه. این را از همان موقع یعنی سر نمایش عمومی عروس فهمیدم و فهمیدم که در این مملکت اتفاقاً همهچیز برعکس است؛ یعنی درست کسانی که میگویندخیلی ظرفیت دارند، خیلی اهل نقد هستند، خیلی میفهمند و خیلی روشنفکر هستند، اتفاقاً تاریکفکرترین، بیفکرترین، فاشیستمسلکترین نیروهایی هستند که میتوانید پیدا کنید. به قول یوسف میرشکاک روشنفکر نه روشن است و نه فکر میکند.
مصاحبه با مهرنامه، شماره 52، ص 232-233
بهروز افخمی
منبع : حامیان ولایت